بخشی از کتاب ظرافت یک جوجه تیغی


پاییزانه

شعر و ادبیات

«..... آری، مثل یک ملکه! وقتی مانوئلا وارد می شود، اتاق سرایداری من بدل به قصر می شود و صحنه شیرینی مزه مزه کردن، مبدل به ضیافت ملکه ها می گردد. همان طور که قصه گویان زندگی را به شکلی تبدیل می کنند که درد و ملال در آن غرق می شود، مانوئلا هستی ما را به حماسه ای گرم و شاداب بدل می کند.

ناگهان سکوت را می شکند و می گوید:

- پالی یر کوچولو در راه پله ها به من سلام کرد.

با بالا انداختن شانه می گویم:

- مارکس می خواند.

- مارکس؟

مانوئلا می پرسد، در حالی که سین را شین تلفظ می کند، شینی که اندکی به سقف دهان چسبیده و جذابیتی به جذابیت آسمانی روشن دارد.

در پاسخ می گویم:

- پدر کمونیسم.

مانوئلا صدای تحقیرآمیزی از خودش درمی آورد:

- من به سیاست کاری ندارم. سیاست اسباب بازی دست پولدار کوچولوهاست که آن را به کسی قرض نمی دهند......»

بخشی از کتاب «ظرافت یک جوجه تیغی» اثر «موریل باربری» ترجمه «مرتضی کلانتریان»

کتاب فوق العاده ای هست، جز 10 کتابی که قبل از مرگ هر انسان باسوادی باید اونو بخونه! توصیه می کنم شما هم بخونیدش!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,ساعت 22:31 توسط راضیه سادات پیام| |


Power By: LoxBlog.Com